محل تبلیغات شما

هر کاری که دلم می خواست !
می تونستم انجام بدم! 
هر کاری که دوست دارم
کلی انتخاب داشتم
برای شنبه ای که دست کمی از روزهای تعطیل نداره
اما من تصمیم گرفتم به بطالت بگذرونم وفکر کنم و فکر کنم و فکر . . . 
همینطوری که به زمین خیس خیابون از پنجره زل زدم. فکر کنم! 
و همه رو با تو اشتباه بگیرم! 
همه رو.
هر روز صبح.
صبح که گوشیمو از کوله پشتی بیرون آوردم و روی میزم گذاشتم.
با خودم گفتم حتما بهم پیام می داد تا الان ولی نیست.
اون رو به اسم تو صدا کردم! 
وجه اشتراک جفتتون این بود که جفتتون نیستید!
لبخند تلخی زدم و بلند با خودم گفتم : دوباره. . 
عجیب نیست که این روزها، فقط تو رو می بینم! فقط تو رو دوست دارم، فقط تو برام مهمی. دلم برای تو تنگ میشه و فقط عاشق توام! 
هیچ عجیب نیست.
میدونم که نباید می رفتم و حتی نباید هم برگردم! 
ولی برگشتم! 
برگشتی! 
حالا روبروی هم ایستادیم.
و نگاهمون از چشم سمت راست به چشم سمت چپ حرکت میکنه و هیچ حرفی برای گفتن نداریم حتی
و من هر روز به تو میگم: باید بری! 
اما تو نمیری
چون میدونی. . 
از تموم ِ دار ِ دنیا. فقط تو موندی. . 
تا تو نمونده باشی. رفتنی نیستی. . . 
منم اصراری به رفتن ندارم هر چند که میگم برو . . . 
در واقع یعنی نرو . . . 
دیوانه ی این سراب ِ خاکستری ام . . . 

نه بمون... شاید یه کم جون بگیرم!

با من بمان.. عاشق کشی مردانه نیست!

و این جدال بی پایان..

تو ,رو ,فقط ,ِ ,کنم ,فکر ,فقط تو ,فکر کنم ,و فکر ,هر روز ,خودم گفتم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها